بازگشت ...

بازگشت ...

ben ozledim galiba seni
بازگشت ...

بازگشت ...

ben ozledim galiba seni

!!!

روزهاس منتظر امدن تصویرت هستم!!!

...

از دیروز دلم خیلی گرفته نمیدونم چرا 

این گریه لعنتی بازم راه گلومو گرفته نه حرف میزنم نه گریه میکنم 

چرا درون و ظاهرت اینقد باهم فرق دارن فاطمه؟ ظاهر شیطون و سربه هوا ، درون بی سروصدا مثل یه خونه متروکه؟! 

انگار از ته تهای وجودم یه درد بالا میاد که نمیتونم حلش کنم 

شاید دلیلش روز پدر باشه ولی اینم نیس من با اینم ساختم مثل همه دردای زندگیم 

دلم میخواد سحر پیشم بود باهاش حرف میزدم بدون اینکه حرفی بزنم میگفت فاطمه چته؟ 

سحر از وقتی ازدواج کردی دیگه فاطمه رو فراموش کردی هرچقدرم دارم داد میزنم که بهت احتیاج دارم نمیشنوی شاید میشنوی وگوش نمیدی بهم 

سحر بیا برگردیم به 6 سال پیش به شب و روزایی که باهم ردشون کردیم بازم برا شیطونیام سرم داد بزن و منم بهت گیر بدم که چقد شلخته ای و کمد و کیفتو تمیز کنم 

یادته بهم میگفتی من خونه تمیز نمیکنم شوهرم میفرستتم خونه ی مادرم منم میگفتم نترس خودم میاد برات تمیز میکنم خواهر بی نظم جونم! 

ولی الان هم تو خونه تمیز میکنی و هم من دیگه دوست بهتر از خواهر ندارم! 

بیا باهام حرف بزنیم سحرم دلم گرفته خواهش میکنم زنگ بزن و بگو فاطمه خوابتو دیدم

باز چه غلطی میکنی که اومدی تو خوابم 

سحر خیلی بهت احتیاج دارم سحر تنهام  

آخه برا چی اینقد زود منو فراموش کردی رسم دوستیمون این نبود سحر!

پدر


خیلی حرفا دارم برات پدرم

مدتهاس که نمیتونم دیگه باهات حرف بزنمو  صداتو بشنوم

تو دلم همیشه حسرت تو بوده


روزت مبارک پدرم 


چند روز پیش یکی از دوستاتو دیدم یادت میاد اولین کسی که برام عینک ساخت


گفت دختر من تورو میشناسم تو دختر .... نیستی؟ چرا خودمم 


گفت خدا رحمت کنه پدرتو معلومه دختر همون پدری


کاش بودی هرطور که بودی ولی بودی بابا 



########


پ ن: مامانی شاذه وبلاگت برام باز نمیشه باهام را نمیاد


مامان

 

به مامان میگم: 

 

آفرین مامانی مستقیم برو مغازه خاله پری  

 

از اونجام مستقیم بیا خونه جایی نریا!!  

 

میگه : باش چشم فقط میرم دوست پ...مو می بینم میام!! 


به قول دختره همون خاله پری همه دختر جمع میکنن مام باید مادر جمع کنیم


۵ماه

من گفتم به این معروفا نمیشه اطمینان کرد


شما گفتید نه!!!


بیا حالا این جناب پرنسو خانم کیت جدا شدن


بزارین یه دو ماه شه بعد!!!



منکه نمیدونم شایعه است یا واقعیت!


ولی جدا خبرو خوندم شوکه شدم 

با خودم فکر کردم اگه واقعیت باشه بعد 10 سال دوستی فقط 5هفته زندگی!!!


چی بگم آخه!!!

حالا حرفای پرنس هم اگه واقعی باشه جالبه: این زن زشت و وحشتناک دیگه نمی بینم خوشحالم و.....


چه میدونم !!!!

ما را گرفت

سلام احوالات؟


چیزه ما اینقد رفتیم تو بحر لاغر شدنین که الان داریم می بینیم  که ای بابا لاغر شدن داره مارو میگیره


عرض به حضور یه عده ای از دوستان که یادشون نرفته


از تاریخ قبلی تا به  این ساعت که در خدمت شما هستم دقیقا 3کیلو همراه با کاهش سایز کم کردم


به نظر خودم و دکترم خیلی خوبه 

همچین در ذوق این کاهش وزن هستیم که نپرسید بهتره 


خطاب به یه نفر:


خوبت شد دیدی چقد کم کردم 


برم اسپند دود کنم الان چشم میخورم



***************************************************

دوست نمیدونم میشه بهت گفت یا نه دیروز بهم ثابت کردی که هنوزم بچه ای و نمیشه باهات حرف زد


من اومدم پیش تو تا به خودم ثابت کنم که هنوزم هنوزه همون آدم جسور هستم


ولی دوستم چرا نمیخوای حقیقتو قبول کنی 


تو چشات میتونستم به راحتی دروغ بودن حرفاتو ببینم 


همه چیزایی که بهت گفتم راست بود و رک 


دلیلی برا تحقیر کردن من نداشتی ولی براحتی نفس کشیدن تحقیرم کردی و کلی حرف بارم کردی نمیدونم متوجه لبخند و سکوت من نشدی که ادامه دادی


بهرحال اون چیزی که احساس سنگینی بهم میداد انجام دادم و دیگه خیالی نیس


اون یه تیکه باقی مانده رو هم بزار یه زمانه دیگه حل کنیم ظاهرا هنوز برا تو خیلی زوده


من راست قضیه رو بهت گفتم و تو بازم حرف خودتو زدی کاش اینقد بهم  احترام میذاشتی که حداقل به حرفام گوش بدی 


تحصیلات یه چیزه و داشتن درک وشعور یه چیزه دیگه!!!!



پ ن: این حرفا خطاب به یه دوست خاص بید


پ ن 2: خستم از آدمایی که نمیخوان بفهمن!!!!


پ ن 3: ماه پشت ابر نمیمونه میدونم یه روز راست حرفامو میفهمه و میاد سراغم