بازگشت ...

بازگشت ...

ben ozledim galiba seni
بازگشت ...

بازگشت ...

ben ozledim galiba seni

کفش خوشکل

هه چه جریانی شدهآ


نمیدونم چرا اینجوری میشه


میشه اسمشو گذاشت با پوتین و بی پوتین!!!


عین هم لباس میپوشم فقط پوتینامو میزارم اینور یعنی بالای شلوار


میرم بیرون از آسمونم متلکو شماره میاد برام


ولی همین لباسارو می پوشم فقط ایندفعه میزارم اونور


آقا مارو اصن پشه هم حساب نمیکنن !!!


موندمآ بخدا یعنی چی اینا


یعنی من با یه تفاوت کوشولو انقد خوشکل میشم!!!


آی بابا چه چیزا که برا آدم اتفاق نمیافته!!!

نصفه شبی

 هه الان چهار و ربع


مادر عزیزتر از جان تموم بعدازظهرو تو خواب بودن تا ساعت 3 نصفه شی هم بیدار و مشغول


بعد هم ترق و تورق کاراشو میکرد


منه بدبختم از ساعت 7 بیدار خواستیم ساعت 11 بخوابیم خیرسرمون


خوابیده بودیما این نن جون عزیز انقد کوبیدن به هم که ما پاشیدم نشستیم


حالا بیا اینو بخوابون... نمیخوابه که


صبم قراره نق نقای رئیسو بشنویم که دیر میخوابید و دیر میشه اینا


خدایا خودت یکاری کن فردا بیحال نباشم


بعد این دوست ما چش خورده مثل اینکه


رفته تو مود افسردگی بیرونم نمیاد هیچ جوره...بهش میگم باهام حرف بزن


اس ام اس خالی برام میفرسته


چیزه خودم فک میکنم عاشق شده... عاشق کی؟ خدا داند


این روزا درس کاملن تعطیل کرکرارو رسمن کشیدم پایین 


صدای مامانم در اومده ولی بمن چه اصلنی حسش نیس


چقد چرت و پرت گفتم نصفه شبی... برم ببینم میتونم این بچه رو بخوابرونم!!!

پیاده روی شبانه...

آخ که چه روزی نه ببشقید چه شبی بود


یه ساعت و نیم پیاده روی شبانه زیر باران اونم عاشقانه


عشق نبود ولی یه چیزی مثل دوست بود 


چقد راه رفتیم اصلنم خسته نشدیم حس قشنگی بهم دادی دوست خوبم


کنارت مثل یه دختر بچه 5 سالم که هرچقد شیطونی میکنه تو مشتاقانه نیگاش میکنی دوست یعنی این!!


بعدشم اومدم و رفتم حموم


فک کنم خستگی و تنهایی این چندین سال از خودم بردم


خدایا شکرت....

من به این آرامش و اطمینان نیاز دارم


خیلی چاکرتم 

....

1- من دلم پیراشکی میخواد


2- من دلم یکیو میخواد


3- من دلم یکیو میخواد منو ببره واسم پیراشکی بخره یدونه ها بعد دوتایی باهم گاز بزنیمو بخوریم


4- 


5- چیه دلم میخواد به من چه


6- پیراشکیییییییییییییییییییییییییییییییییی


7-