بازگشت ...

پر

فاطمه پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 23:29

1 نظر

دقت کردین بالا بغل آدرس بار یه شکلک میاد

حالا مثلن حواسم نیست صفحه وبلاگو باز میکنن میمونه

یهو می بینم یکی داره اینجوری نیگام میکنه!!

تصور کنید چه حسی بهم دست میده

پ ن : اونو گذاشتم اونجا یعنی .....؟

از هر کسی که میاد اینجا و حس نوشتن داشت خواهش میکنم بگه چه حسی منتقل میکنه؟

میخوام ببینم چقد به هدفم رسیدم

فاطمه پنج‌شنبه 28 اردیبهشت 1391 ساعت 13:30

2 نظر

هرچقدر فکر میکنم تورو با لبخند یادم نمیاد!!

اخم جزی از زندگیه توه!نه؟

فاطمه سه‌شنبه 26 اردیبهشت 1391 ساعت 13:08

4 نظر

فاطمه قبل از اینکه فاطمه باشد زن بود و مادری مهربان

روز ولادت مادر دو عالم و روز مادر به همه مادرا به خصوص مامان فداکار و بی نظیر خودم مبارک

مامانی میدونم نمیایی اینارو بخونی ولی دوستت دارم و روزت مبارک

به امید شفاعت فاطمه(س) برای همه محتاجان و ما بنده های حقیر خدا

فاطمه شنبه 23 اردیبهشت 1391 ساعت 12:15

1 نظر

من دلم از این صندلیا میخاد

بزارمش گوشه اتاقم جلو پنجره رو به حیاط

بشینم هی اینجوری عقب جلو بشه من عشق کنم

چرا آخه قسمت نمیشه من از اینا بخرم

اون موقع که پول دارم گیر نمیارم ...اون موقعم که پول ندارم میرن تو چششم

فاطمه جمعه 15 اردیبهشت 1391 ساعت 02:52

4 نظر

دارم با سرعت هرچه تمام میرسم به ۲۶ امین سال زندگیم!!!

یعنی من با این همه بچگیم ۲۶ ساله شدم!! باورم نمیشه!!

پ ن: خان داداش امین بابت اون روز معذرت میخوام سیستمم پرید رف بیرون

و هنوز مسنجری هم ندارم .... از اینجا عذرخواهی مرا پذیرا باشید!!

فاطمه شنبه 9 اردیبهشت 1391 ساعت 00:55

5 نظر