بازگشت ...

بازگشت ...

ben ozledim galiba seni
بازگشت ...

بازگشت ...

ben ozledim galiba seni

عشق موتور و دوچرخه

از بچگی عشق دوچرخه و موتور داشتم


برادرم هم دوچرخه داشت هم موتور


وقتی بچه بودم مادرم مخالف بود سرسخت  تا بخوام به سنی برسم که بتونم خودم از بابام بخوام متاسفانه فوت کرد و من موندم آرزوهام


مادرم کار میکرد و خرج خونه رو دوشش بود با عقل اون موقعم میفهمیدم که نباید چیز اضافه ای بخوام چون مادرم نمیتونه تهیه کنه


بزرگتر شدم درس خوندم خودم کار کردم الانم سالهاس دارم کار میکنم ولی بازم به آرزم نمیرسم چون دخل و خرج انقد سنگینه که ترجیح میدم   قناعت پیشه کنم تا محتاج نباشم هرچند زورم نمیرسه


+ من که آدم کم خوابی هستم دارم به شغل دوم فکر میکنم که شیفت عصر به بعد باشه چون با این روند چیزی نمیمونه برام

نظرات 1 + ارسال نظر
یک مرد پنج‌شنبه 26 آبان 1401 ساعت 11:54 http://Whiteshadow.blogsky.com

موتور بیارم خدمتتون؟
دوچرخه هم هست.

دوس دارم برا خودم باشن هر وقت دلم‌خواست سوار بشم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد