بازگشت ...

بازگشت ...

ben ozledim galiba seni
بازگشت ...

بازگشت ...

ben ozledim galiba seni

زود اومدم

حمید عسکری : کما(فیلمشو خیلی دوس دارم)

تلافی

قسمت

گرفته

بارون

خاطره

سنگ غرور

کی عوض شده

تنه

باور

-----------------

دوتا پست قبلی همزمان با چت با دوستان آپ کردم زدم دوتاشونم تلتو پار کردم

ولی این دفعه هوسمو جمع کردم..دختر خوبی بودم...

(((لطفا تعداد اشتباهات دو پست قبلی را ندیده بگیرید)))

نظرات 5 + ارسال نظر
پدرام جمعه 4 اسفند 1385 ساعت 13:35 http://pedygol.blogspot.com

سلام بر فاطمه خانوم جان عزیز..
خوبی؟
میبینم که دیگه داره یواش یواش هی معرفتت بیشتر و بیشترتر صا ایران میشه!!..
خداییش..وقتی ارتباط دوطرفه بشه بهتر نیست؟تا اینکه هی ما بیاییم اینجا هی احساسات از خودمون دروکنیم و خودمون رو سنگ رو یخ کنیم اونوقت تو به هیچ فلانتم حسابمون نکنی و بعد بری حال و حولت رو برای کسای دیگه در وکنی؟!..
اینا رو من نگفتما..مونیکا گفت که بگم..آره..خود خودش بود..بریم بزنیش!!!..
میگما..ای کلک..حالا داشتی با کی و چندتا چندتا می چتیدی؟!هااااااا؟؟!..جریان اون سایته که شونصدسال پیشا ازم پرسیده بودی به کجا کشید؟؟!!

" آن زن "

مطلب جدید " کفش های خستگی "

موفق باشید

مونیکا شنبه 5 اسفند 1385 ساعت 07:56

سلام
این دکتره دروغ میگه فاطمه جونم.من مسئولیت هیچ بمب گذاری رو بعهده نمی گیرم.این صداش خوبه بدانلودم؟؟؟باشه تست می کنم.به پدرامم بگو خود خودشه.

نیاز شنبه 5 اسفند 1385 ساعت 13:33

سلام...خسته نباشی گلم...من از یانگوم و اطلاعاتی که میزاری خیلی خوشم میاد...این قسمتشو بیشتر کنین...
فکر نکن اومدم اینجا اشتیم...هنوزم قهرم...گریه...

پدرام شنبه 5 اسفند 1385 ساعت 19:51 http://pedygol.blogspot.com

میبیننننننننننم که دست به پیچوندنتم که خوبه!!..ای عجب بپیچ بپیچی هستی تو!!..بقیول شاعر که میفرماید: وای از دست این دختره!!..بدبخت طرف!..جوون مرگ شد!..میگما..خدا نصیب هیچ گرگ بیابون نکنتت!!..;)
به مونیکا هم بگو: میاما!!!!!...
در شمن..من خودم دیدم که اون بمبا رو زیر اون چیزه جاسازی کرد!..آره..خود خودش بود..بگیرشششششش..

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد